زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
 

امامان گنجینه‌های حکمت





در این مقاله به شرح دو فراز از زیارت جامعه کبیره می‏پردازیم: «و مساکن برکة اللّه» و «و معادن حکمة اللّه».


۱ - امامان مساکن برکت خداوند



«و مساکن برکة اللّه» سلام بر شما که مساکن برکت خداوند هستید.

۲ - مساکن و برکت در لغت و اصطلاح



واژه «مساکن» جمع مسک َن به فتح کاف یا به کسر کاف است و به معنای محل نزول و سکون و استقرار است.
[۱] مصباح المنیر، واژه برکت، ج۲ ص۴۵.

واژه «برکت» در اصل از ماده بَرَک به معنی سینه شتر است و از آن‏جا که شتران به هنگام ثابت شدن در جائی سینه خود را به زمین می‏چسبانند این ماده در مورد او به کار می‏رود «برک البعیر» تدریجاً این ماده در معنی ثبوت و دوام و استقرار چیزی به کار رفته است به آبگیر از آن جهت «برکه» می‏گویند که آب در آن ثابت است «مبارک» را از این نظر مبارک می‏گویند که خیر آن باقی و برقرار است.
[۲] مقائیس اللغه، ج۱، ص۲۲۷.
[۴] المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ بلاغة، ج۵، ص۴۱۳.


۳ - کاربرد برکت در قرآن به دو معنا



این واژه در قرآن در دو معنا به کار رفته است:

۳.۱ - تقدیس و تکریم


تقدیس و تکریم مثل: «تبارک اللّه رب العالمین؛ پروردگار جهانیان به غایت بزرگ است» و آیات دیگر.
برای مطالعه بنگرید به این آیات:

۳.۲ - زیادتی و نمو


زیادتی و نموّ مانند: «و لو انّ اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض؛ و اگر مردمی که در جامعه‏ای زندگی می‏کنند ایمان آورده، تقوی پیشه می‏ساختند قطعاً ما برکاتی از آسمان و زمین را به روی آنها می‏گشودیم.» ولی آنان به جای ایمان تکذیب کرده، کفر ورزیدند پس ما هم به خاطر عملکردشان آنان را با قهر خود گرفتیم.
و نیز آیاتی دیگر.

۴ - مردم متنعم به برکت امامان



این فراز می‏گوید: مردم به برکت وجود امامان معصوم(ع) است که متنعم‏اند آنچنان که این مضمون در ادامه همین زیارت و در روایات فراوانی از معصومین(ع) رسیده است که:
حضرت امام سجاد(ع) فرمود: «و بناینزل الغیث و تنشر الرحمة و تخرج برکات الارض و لولا ما فی الارض منّا لساخت باهلها؛
[۳۶] اکمال الدین، ج۱، ص۲۰۷، ح۲۲.
به برکت ماست که باران نازل شده و رحمت الهی گسترده می‏شود و زمین برکاتش را خارج می‏سازد و اگر زمین ما را نداشت اهلش را فرو می‏برد.» و از اینگونه روایات فراوان است. و... .

۵ - برکت اعم از مادی و معنوی



گفتنی است که نباید «برکت» را محدود به برکات مادّی نمود که برکات معنوی خداوند هم فراوان است، آن برکات هم از رهگذر این انوار تابناک خداوند به انسانها می‏رسد. برترین این برکات، برکت هدایت است که از کانون پرفیض امامان است. اگر آنها و تلاش گسترده آنها در مسیر هدایت انسانها نبود امروز معلوم نبود همین تعداد رهروانی که حق دارد، باشند. آنها محل نزول و سکون و استقرار همه برکات الهی اند. چه برکات مادّی و چه برکات معنوی، به دیگر عبارت رزق مادّی و معنوی مردم به برکت وجود مقدّس اهل بیت(ع) است.
[۳۸] روضة المتقین، ج۵، ص۴۶۳ به نقل از محقق دوانی در شرح الهیاکل.

یعنی پیامبر و آلش غایت خلقت‏اند، به برکت خلقت آنها دیگران هم مخلوق و متنعّم شده و می‏شوند.

۶ - امامان گنجینه‌های حکمت خداوند



«و معادن حکمة اللّه»

۷ - بیان واژه معادن و حکمت



در شرح این فراز ابتدا باید به بیان دو واژه بپردازیم: واژه «معادن» و واژه «حکمت»:

۷.۱ - واژه «معادن»


جمع «معدن» است. «معدن» از ریشه عدن به معنای اقامت و استقرار در یک مکان است لذا به «معدن» که جایگاه بقای جواهر قیمتی از قبیل طلا، نقره، فیروزه، عقیق و امثال آن است این کلمه اطلاق شده است.
[۳۹] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸،ص۶۰.

۱۱ بار در قرآن کریم «عدن» وصف «جنّات» ذکر شده است.
توصیف بهشت و بهشتیها به «عدن» به معنای آن است که بهشتیان در بهشت جاودانه‌اند و بهشت همچون باغها و نعمتهای این جهان نیست که زایل شدنی باشد.

۷.۲ - واژه «حکمت»


این واژه از ریشه حکم است که در آن «اتقان» استواری منع تعبیه شده است.
[۵۱] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۲۶۴.

«حکمت» در جنبه علمی شناخت متقن و استور است و در جنبه عملی رفتار درست و صحیح و عمل صالح.
این کلمه ۲۰ بار در قرآن کریم آمده است.

۸ - حکمت در قرآن اعم از نظری و عملی



در برخی از موارد مراد «حکمت نظری» است و در برخی موارد «حکمت عملی» روشن است که حکمت قرآنی اعم است از آنچه که نامش را حکمت مرادف با فلسفه می‏گذارند. آن معارف هم در صورت اتقان بخشی از حکمت قرآنی است نه تمام آن. حکمتی که قرآن از آن سخن می‏گوید «مجموعه‌ای از معرفت و علم و اخلاق پاک تقوا و نور هدایت» بوده است.

۹ - مصادیق حکمت در روایات



در روایات این مصادیق در معنای حکمت آمده است:
۱. اطاعت از خداوند و خشیت از خداوند.
۲. ترک گناه.
۳. معرفت و آموزشهای دینی.
۴. زهد.
۵. خودشناسی.
۶. معرفت امام.
۷. انصاف.
۸. حق مداری.
۹. رفق و مدارا با مردم و...
[۷۱] میزان الحکمة، ج۲، ص۶۷۲.


۱۰ - امامان کانون حکمت الهی



امامان سلام اللّه علیهم اجمعین کانون حکمت الهی اند. یعنی اگر کسی در عرصه نظری و در پی تحصیل معارف متقن بی‏تردید است باید از مکتب آنان بیاموزد.
پیامبر اکرم(ص) روزی دست مولی علی(ع) را گرفت و فرمود: «انا مدینة الحکمة و علی بابها فمن اراد الحکمة فلیأت الباب؛
[۷۳] روضة المتقین، ج۵، ص۴۶۳.
من شهر «حکمت» هستم و علی علیه السلام در آن است هرکس بخواهد وارد این شهر شود باید از در وارد شود.»
امام صادق(ع) به یونس بن ظبیان فرمود: «اذا اردت العلم الصحیح فخذ عن اهل البیت فانّاروینا و اوتینا شرح الحکمة و فصل الخطاب انّ اللّه اصطفانا و آتانا مالم یؤت احداً من العالمین؛ اگر در پی علم صحیح هستی آنرا از ما اهل بیت بگیر که به ما حکمت و فصل خطاب (منطقی نیرومند و گفتاری مؤثر و نافذ) داده شده است، خداوند ما را برگزید و به ما عنایتی کرد که به هیچکس از مردم نداشته است.
بخشی از این روایت برگرفته از آیه۲۰ سوره ص است: «و شددنا ملکه و آتیناه الحکمة و فصل الخطاب؛ و حکومت او (داود) را استحکام بخشیدیم و هم دانش به او دادیم و هم منطق نیرومند.» (احتمال دارد که مقصود از «فصل الخطاب» داوری عادلانه) باشد.
«حکمت» را باید در مکتب امامان جست زیرا آنها علم را از خدای «حکیم» آموخته‏اند و این علم است که علم حقیقی آموختنی است.

۱۱ - خطاب «حکیم» به خداوند در قرآن



۹۷ بار در قرآن ذات مقدس ربوبی با عنوان «حکیم» آمده است «حکیم» آنجا که عنوان ذات مقدس ربوبی قرار می‏گیرد به معنای ذات مقدّسی است که افعال متقن دارد، آنچه را آفریده دقیق، محکم و با حساب آفریده است و هنر دانشمندان یافتن رموز خلقت است. اگر افعال حضرتش از اتقان برخوردار نبود پس این همه تلاش جهت یافتن رموز جهان هستی چرا؟
امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «... قدّر ما خلق فاحکم تقدیره...؛
[۷۶] نهج البلاغه، خطبه۹۱ «خطبه اشباح».
آنچه را آفرید بدرستی اندازه‌گیری نمود و به خوبی تدبیر کرد.»، نیز فرمود: «...مبتدع الخلائق بعلمه و منشئهم بحکمه بلا اقتداء ولا تعلیم و لا احتذاء لمثال صانع حکیم...؛
[۷۷] نهج البلاغه، خطبه۱۹۱.
او مخلوقات را با علمش هستی بخشیده و با حکمتش آنها را پدید آورده بدون آنکه از کسی پیروی کرده باشد و یا دانشی از دیگری آموخته باشد و یا نمونه و مانندی از شخص حکیمی گرفته باشد معنای دوم کلیم بودن خداوند منزه بودن حضرتش از آنچه شایسته آن ذات مقدّس نیست می‏باشد.
[۷۸] «مفاهیم القرآن ج۶، ص۱۷۷ و۱۷۸».


۱۲ - پانویس


 
۱. مصباح المنیر، واژه برکت، ج۲ ص۴۵.
۲. مقائیس اللغه، ج۱، ص۲۲۷.
۳. العین، ج۵، ص۳۶۶.    
۴. المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ بلاغة، ج۵، ص۴۱۳.
۵. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۴.    
۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۱.    
۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۱۰.    
۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۱.    
۱۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۸۵.    
۱۱. ملک/سوره۶۷، آیه۱.    
۱۲. الرحمن/سوره۵۵، آیه۷۸.    
۱۳. اعراف/سوره۵۵۷، آیه۵۴.    
۱۴. نحل/سوره۱۶، آیه۸.    
۱۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۰.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۷.    
۱۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۱.    
۱۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵۰.    
۱۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۱.    
۲۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۱.    
۲۱. سباء/سوره۳۴، آیه۱۸.    
۲۲. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۲-۱۱۳.    
۲۳. انعام/سوره۶، آیه۹۲.    
۲۴. انعام/سوره۶، آیه۱۵۵.    
۲۵. ص/سوره۳۸، آیه۲۹.    
۲۶. آل عمران/سوره۳، آیه۹۶.    
۲۷. مریم/سوره۱۹، آیه۳۰-۳۱.    
۲۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۲۹.    
۲۹. ق/سوره۵۰، آیه۹.    
۳۰. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۳۱. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۳۲. قصص/سوره۲۸، آیه۳۰.    
۳۳. دخان/سوره۴۴، آیه۳.    
۳۴. هود/سوره۱۱، آیه۴۸.    
۳۵. هود/سوره۱۱، آیه۷۳.    
۳۶. اکمال الدین، ج۱، ص۲۰۷، ح۲۲.
۳۷. بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۹۷ باب۵۲ ح۲۴.    
۳۸. روضة المتقین، ج۵، ص۴۶۳ به نقل از محقق دوانی در شرح الهیاکل.
۳۹. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸،ص۶۰.
۴۰. توبه/سوره۹، آیه۷۲.    
۴۱. رعد/سوره۱۳، آیه۲۳.    
۴۲. نحل/سوره۱۶، آیه۳۱.    
۴۳. کهف/سوره۱۸، آیه۳۱.    
۴۴. مریم/سوره۱۹، آیه۶۱.    
۴۵. طه/سوره۲۰، آیه۷۶.    
۴۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۳.    
۴۷. ص/سوره۳۸، آیه۵۰.    
۴۸. غافر/سوره۴۰، آیه۸.    
۴۹. صف/سوره۶۱، آیه۱۲.    
۵۰. بینه/سوره۹۸، آیه۸.    
۵۱. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۲۶۴.
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۱۲۹.    
۵۳. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.    
۵۴. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.    
۵۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵۱.    
۵۶. بقره/سوره۲، آیه۲۶۹.    
۵۷. آل عمران/سوره۳، آیه۴۸.    
۵۸. آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۵۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۴.    
۶۰. نساء/سوره۴، آیه۵۴.    
۶۱. نساء/سوره۴، آیه۱۱۳.    
۶۲. مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.    
۶۳. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۶۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۹.    
۶۵. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۲.    
۶۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۴.    
۶۷. ص/سوره۳۸، آیه۲۰.    
۶۸. زخرف/سوره۴۳، آیه۶۳.    
۶۹. قمر/سوره۵۴، آیه۵.    
۷۰. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۷۱. میزان الحکمة، ج۲، ص۶۷۲.
۷۲. بحارالانوار، ج۴۰، ص۲۰۱.    
۷۳. روضة المتقین، ج۵، ص۴۶۳.
۷۴. بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۵۸.    
۷۵. ص/سوره۳۸، آیه۲۰.    
۷۶. نهج البلاغه، خطبه۹۱ «خطبه اشباح».
۷۷. نهج البلاغه، خطبه۱۹۱.
۷۸. «مفاهیم القرآن ج۶، ص۱۷۷ و۱۷۸».


۱۳ - منبع


دانشنامه موضوعی قرآن.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.